Web Analytics Made Easy - Statcounter

مدیر حوزه علمیه خواهران قزوین گفت: درس گرفتن از واقعه کربلا و فلسفه عاشورا و توجه به رعایت حق الناس، عمل به احکام شرعی و ناظر دانستن خداوند در همه امور موجب اصلاح امور زندگی و سعادت در آخرت می شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی برنا از قزوین؛ حجت الاسلام رضا کاظم لو مدیر حوزه علمیه خواهران استان قزوین در مراسم عزاداری ماه محرم و زیارت عاشورا که با حضور مسعود خواجه وند مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق استان، سرهنگ پاسدار حسین فیضی مسئول سازمان بسیج کارمندان استان قزوین، معاونین مدیران و کارکنان در حوزه ستادی شرکت توزیع نیروی برق استان قزوین برگزار شد اظهارداشت: درس گرفتن از واقعه کربلا و فلسفه عاشورا و توجه به رعایت حق الناس، عمل به احکام شرعی و ناظر  دانستن خداوند در همه امور موجب اصلاح امور زندگی و سعادت می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

حجت الاسلام کاظم لو اظهارداشت: باید به واقعه کربلا کمی عمیق تر بنگریم و از آن درس بگیریم و در زندگی خود بکار گیریم تا سعادتمند شویم.

وی افزود: صحنه کربلا یک صحنه واحد نبود که فقط یک مبارزه نظامی یک روزه باشد و تمام شود بلکه نگرش جامع به آن نشان می دهد این رویداد و صحنه ابعاد مختلفی دارد و کسانی که در مجالس عاشورایی شرکت می کنند دست خالی نمی روند، حتی کسانی که دین و مذهب آنها با ما یکی نیست با امام حسین(ع ارتباط برقرار می کنند و سهمی می برند.

کاظم لو بیان کرد: در صحنه کربلا که نگاه می کنیم هر کسی یک سرمایه و اندوخته ای برای خود و زندگی خود ذخیره می کند که شاید باورش برای ما سخت باشد.

آداب محرم را در زندگی خود پیاده کنیم

این استاد حوزه یادآورشد: یکی از ابعاد مهم قیام سیدالشهداء(ع) تقویت و جلوه دادن ایمان است و در این میان توصیه می کنیم داستان زندگی اولین شهید صحنه کربلا و قیام سیدالشهداء جناب مسلم ابن عقیل را مطالعه کنید و درس بگیرید زیرا حقش بخوبی ادا نشده است. 

وی بیان کرد: مسلم ابن عقیل کسی است که از همه هستی خود می گذرد و تنها و غریب وارد کشوری می شود و یک لحظه کسی او را درک نمی کند و همه درب ها به رویش بسته است و پناهی ندارد و شاید بتوان گفت از حضرت ابوالفضل العباس (ع) هم مظلوم تر است.

کاظم لو تصریح کرد: ایمان و جلوه ایمان در صحنه کربلا بسیار مهم است و ابعاد و گستردگی زیادی دارد و اگر این واقعه را فقط در اندازه یک سالگرد ببینیم ظلم کرده ایم. 

وی اظهارداشت: یکی از درسهایی که باید از رفتار و سلوک مسلم ابن عقیل بگیریم، جوانمردی و احترام به میهمان حتی عبیدالله ابن زیاد هم باشد و نیز توجه به مسائل شرعی است و ما عزاداران حسینی باید در کنار سوگواری و عزداری و سینه زنی حتما به امور شرعی و درسهای عاشورا اهمیت دهیم و رفتارمان را اصلاح کنیم.  

حجت الاسلام کاظم لو یادآوشد: بدانید که مومن هرگز اهل ترور نیست و حیله نمی کند لذا شما در صحنه کربلا با ترور و حمله ناجوانمردانه از سوی خاندان حسین ابن علی (ع) روبرو نمی شوید و نگرش ایمانی در اوج صحنه درگیری و جنگ همچنان وجود دارد. 

وی افزود: در کنار رعایت مسائل شرعی حتی در زمان جنگ شما می بینید که برای صیانت از دین هزینه سنگینی می دهند حتی فرزند خود را قربانی می کنند اما مردانه می جنگند و حرمتها و آداب رعایت می شود،پس بیاییم  آداب محرم را در زندگی خود پیاده کنیم.

مدیر حوزه علمیه خواهران قزوین گفت: امام حسین(ع) در شب عاشورا به یارانش می فرماید «هر کس حق الناسی بر گردن دارد برگردد و آن را ادا کند» و به این موضوع شرعی بسیار اهمیت می دهد، ببینیم آیا ما هم به این موضوع اینگونه اهمیت داده ایم و به حق الناس حساس هستیم؟ 

کاظم لو اظهارداشت: امروز باید ببینیم چقدر از رفتار عاشورایی در زندگی و جامعه ما ساری است و چقدر به ادای قرض و دین خود عمل کرده ایم و چقدر درگیر دیون شخصی شده ایم که ادا نمی شود در حالی که اولین خواسته امام پرداخت قرض و دین است ولی ما چون آن را ادا نکردیم دچار ربا شدیم و مشکلات جدی داریم.

وی اضافه کرد: امروز زکات، خمس و بدهکاری و حق پدر و فرزند و همسایه ؛همگی حق الناس است که بخوبی ادا نمی شود، در حالی که اسلام آمده زندگی کردن خوب را به مردم یاد بدهد و اگر زندگی دنیوی را درست کنیم آخرت ما هم تضمین شده است 

کاظم لو بیان کرد: مردم با اهل بیت و امام حسین(ع) بسیار راحت بودند و براحتی وارد منزل ایشان شده و خواسته هایشان را بازگو می کردند و امروز هم اگر زندگی ما بر مبنای اصول شرع و دین باشد و حسینی زندگی کنیم از آخرت ترسی نداریم. 

این استاد حوزه در ادامه گفت: درس دیگر عاشورا این است که باید همواره خدا را ناظر اعمال، رفتار و گفتار خود بدانیم و اگر باور کنیم در همه امور زندگی ما ناظری بنام خدا هست و مانند دوربین همه چیز ثبت و ضبط می شود حتما رفتارمان فرق می کند.

وی ادامه داد: امام حسین(ع) آمده بگوید همه جا خدا هست و ناظر و رفتار ماست و مرگ هم دنبال همه است و باید تسلیم قدرت الهی شوید تا رشد کنید و به تعالی برسید.

کاظم لو با بهره گیری از کلام امام حسین (ع) گفت: بدانید آتش هم روبروی همه ما قرار دارد و اگر خلاف کنیم این آتش همه را می سوزاند و فرقی ندارد چه مسئولیتی داریم و اختیار در دست دیگری است و ما در گرو اعمال خود هستیم.

انتهای پیام

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: شرکت توزیع نیروی برق قزوین امام حسین ع صحنه کربلا زندگی خود حق الناس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۳۳۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گربۀ محله مهم است

   عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنج‌شنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیوان‌نوازی.

  نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر می‌رسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتون‌خواب‌های شهر است"، اما به گربه‌ای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعه‌های گوشت مرغ شد!"

  از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد می‌زند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمی‌برد و سوزنش گیر کرده است روی گربه‌های بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشده‌اند و مردم را در حال غذا دادن به آن‌ها نمی‌بیند.

  حیوان‌ستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسان‌ها را هم می‌گیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر می‌رسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!

   سستی استدلال‌ها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربه‌ها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.

  یکم. کسانی که به گربه‌ها و سایر حیوانات شهر غذا می‌دهند یا آن‌ها را در صورت بیماری و آسیب‌دیدگی به بیمارستان می‌برند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمی‌تواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!

  خوشبختانه غذا دادن به گربه‌های گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمی‌خورند، هنوز جرم‌انگاری نشده. تعداد حامیان گربه‌ها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.

  بنابراین این افراد هم می‌توانند مثل حامیان گربه‌ها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بی‌عمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربه‌ها شوند، دردی از آدم‌های گرسنه دوا نمی‌شود.

  در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربه‌ها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.

  آدم‌های بی‌عمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربه‌های شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بی‌خانمان و کارتن‌خواب و ... باب شود، عده‌ای آدم بی‌عمل به همین کار هم ایراد می‌گیرند. مثلا می‌گویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کرده‌اند که کارشان به بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی کشیده، عادت می‌دهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیب‌جو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا می‌کند.

  دوم. آقای مالمیر نوشته است:

   «تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی‌رویۀ گربه‌ها و سگ‌های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان‌کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می‌تواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

  واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدوده‌ای که امروز شهر تهران محسوب می‌شود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگ‌ها و گربه‌ها در واقع داشتند در طبیعت زندگی می‌کردند ولی ما به تدریج "طبیعت آن‌ها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.

  پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربه‌ای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانه‌اش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهره‌مند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.

  از نظر میلیون‌ها مالمیری که در این کشور زندگی می‌کنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربه‌ها و سگ‌ها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدم‌ها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".

   اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقی‌تر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربه‌ها و سگ‌ها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهره‌مند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.

  عقیم کردن گربه‌ها و ساختن پناهگاه‌های متعدد برای آن‌ها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی می‌کنند که ساختۀ ما آدم‌ها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدم‌ها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.

  از نشانه‌های این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

ی  عنی تصادف گربه‌ها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمی‌تواند فراتر از "منافع انسان‌ها" به "مصائب زندگی گربه‌ها" بنگرد و بیاندیشد.

  او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل می‌کند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفت‌خواهی گربه‌ها را در روزهای کم‌شماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسان‌گرایانه‌اش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل می‌دهد.

  در محیطی که گربه‌ها زندگی می‌کنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازه‌وارد، گرفتن قمروی زیستی از گربه‌های نگون‌بخت است. برای دستۀ سگ‌ها یا گرگ‌ها، حق حیات گربه‌ها اهمیتی ندارد.

  البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آن‌ها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل می‌کنند. ولی انسان موجودی است که می‌تواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمی‌داد (یا انجام می‌داد).    

  اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی می‌کرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعت‌اند. شکل‌گیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.

  خلاصه اینکه، ما انسان‌ها نباید در برابر سگ‌ها و گربه‌ها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژه‌ای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.

  اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیت‌زدایی از انسان است.

 دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدن‌تر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسان‌ها بر حیوانات تحمیل کرده‌ایم می‌کاهد.

  جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبت‌کشیده، نوشته است:

  «وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا می‌شد.»

  سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسان‌ها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.

  نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوان‌ستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمی‌آرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.

    

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربه‌ها را دوست می‌داشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگ‌ها و گربه‌ها

دیگر خبرها

  • حفظ جایگاه اجتماعی حق شایسته معلم است
  • مترو حرم مطهرشاهچراغ (ع) مورد توجه مسئولان شهری باشد
  • تا رسیدن مترو به حرم شاهچراغ از مسئولان مطالبه خواهم کرد
  • عادی‌سازی بی‌حجابی؛ شبیخون فرهنگی
  • «معلم» پیام آور سعادت انسان‌ها است
  • گربۀ محله مهم است
  • طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی در پی نظام تعلیم و تربیت «احسن» است
  • دکتر طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی در پی نظام تعلیم و تربیت «احسن» است
  • قرآن؛ کتاب زندگی/ قرآن، نور و رحمت و هدایت به سوی خیر و سعادت است
  • جوانان و دانشجویان به‌عنوان امانت مردم و خداوند در نزد معلمان و اساتید هستند